قالب وبلاگ


قصه های امیر
تاریخ ایران و جهان

از كودكي و چگونگي تحصيل او آگاهي چنداني به دست نيستدر 8 سالگي قرآن آموخت و آن را از بر كرد و از همان هنگام به شاعري پرداختبرخي مي گويند در مدرسه هاي سمرقند درس خوانده استآنچه آشكار است، وي شاعري دانش آموخته بود و تسلط او بر واژگان فارسي چندان است كه هر فرهنگ نامه اي از شعر او گواه مي آوردرودكي از روزگار جواني آوازي خوش داشت، در موسيقي و نوازندگي چيره دست و پر آوازه بودوي نزد ابوالعنك بختياري موسيقي آموخت و همواره مورد ستايش او بود، آن چنان كه استاد در روزگار كهنسالي چنگ خود را به رودكي بخشيدرودكي در همان دوره شعر نيز مي سرود.شعر و موسيقي در سده هاي چهارم و پنجم همچون روزگار پيش از اسلام به هم پيوسته بودند و شعر به همراه موسيقي خوانده مي شدشاعران بزرگ آناني بودند كه موسيقي نيز مي دانستنداز هم عصران رودكي ،منجيك ترمذي (نيمه دوم سده چهارمو پس از او فرخي(429 قاستاد موسيقي زمانه خويش بودندشاعران، معمولاً قصيده هايشان را با ساز و در يكي از پرده هاي موسيقي مي خواندندهركس كه صدايي خوش نداشت يا موسيقي نمي دانست، از راوي مي خواست تا شعرش را در حضور ممدوح بخواندرودكي، شعرش را با ساز مي خواندرفته رفته آوازه رودكي به دربار سامانيانرسيد و نصربن احمد ساماني (301 ـ 331قاو را به دربارفرا خواندبرخي بر اين گمانند كه او پيش از نصربن احمد به دربار سامانيان رفته بود، در آنجا بزرگترين شاعر دربار ساماني شددر آن روزگار در محيط ادبي، علمي، اقتصادي و اجتماعي فرارود، آن چنان تحولي شگرف روي داده بود كه دانش پژوهان، آن دوره را دوران نوزايي (رسانسايراني مي نامندبر بستر چنين زمينه مناسب اقتصادي، اجتماعي و برپايه دانش دوستي برخي از پادشاهان ساماني، همچنين با تلاش و خردمندي وزيراني دانشمند و كاردان چون ابوالفضل بلعمي (330 قو ابوعلي محمد جيهاني (333 ق)، بخارا به صورت مركز بزرگ علمي، ادبي و فرهنگي درآمددربار سامانيان، محيط گرم بحث و برخورد انديشه شد و شاعران و فرهنگمداران از راههاي دور و نزديك به آنجا روي مي آوردندبهترين آثار علمي، ادبي و تاريخي مانند شاهنامه منصوري، شاهنامه ابوالمؤيد بلخي (سده چهارم هجري)، عجايب البلدان، حدود العالم من المشرق الي المغرب در جغرافيا، ترجمه تفسير طبري كه چند تن از دانشمندان فراهم كرده اند، ترجمه تاريخ طبري از ابوعلي بلعمي، آثار ابوريحان بيروني (440 قو ابوعلي سينا (428 قدر روزگار سامانيان پديد آمدند.دانشمندان برجسته اي مانند محمد زكرياي رازي (313 ق) ابونصر فارابي (339)، ابوريحان بيروني، ابوعلي سينا و بسياري از شاعران بزرگ مانند فردوسي (410/416 ق) در اين روزگار يا متأثر از آن برآمده اندبزرگترين كتابخانه در آن دوران در بخارا بود كه ابوعلي سينا آن را ديد و گفت كه نظير آن را هرگز نديده استتأثير اين تحول، نه تنها در آن دوره كه در دوران پس از آن نيز پيدا استرودكي فرزند چنين روزگاري استوي در دربار ساماني نفوذي فراوان يافت و به ثروتي افزون دست يافتنفوذ شعر و موسيقي او در دربار نصربن احمد چندان بود كه داستان بازگشت پادشاه از هرات به بخارا، به خوبي بيانگر آن است.  هنگامي كه نصربن احمد ساماني به هرات رفته، ديرگاهي در آن ديار مانده بود، هيچ كس را ياراي آن نبود تا از پادشاه بخواهد كه بخارا بازگردد؛ درباريان از رودكي خواستند تا او اين وظيفه دشوار را بپذيرد.رودكي شعر پر آوازه « بوي جوي موليان آيد همي ـ ياد يار مهربان آيد همي » را سروده است.

درباريان و شاعران، همه او را گرامي مي داشتند و بزرگاني چون ابوالفضل بلعمي و ابوطيب مصعبي صاحب ديوان رسالت، شاعر و فيلسوفشهيد بلخي (325 قو ابوالحسن مرادي شاعر با او دوستي و نزديكي داشتند.  گويند كه وي از آغاز نابينا بود، اما با بررسي پروفسور گراسيموف (1970 مبر جمجمه و استخوانهاي وي آشكار گرديد كه در دوران پيري با فلز گداخته اي چشم او را كور كرده اند، برخي استخوانهايش شكسته بود و در بيش از 80سالگي درگذشت.  رودكي گذشته از نصربن احمد ساماني كسان ديگري مانند امير جعفربانويه از اميران سيستان، ابوطيب مصعبي، خاندان بلعمي، عدناني، مرادي، ابوالحسن كسايي، عماره مروزي و ماكان كاكي را نيز مدح

كرده استاز آثار او بر مي آيد كه به مذهب اسماعيلي گرايش داشته است؛ شايد يكي از علتهاي كور شدن او در روزگار پيري، همين باشد.  با توجه به مقاله كريمسكي، هيچ بعيد به نظر نمي رسد كه پس از خلع امير قرمطي، رودكي را نيز به سبب هواداري از قرمطيان و بي اعتنايي به مذهب رايج زمان كور كرده باشند.  آنچه مسلم است زندگي صاحبقران ملك سخن ابوعبدالله جعفر بن محمد رودكي سمرقندي در هاله اي از رمز و راز پوشيده شده است و با اينكه بيش از هزار و صد سال از مرگ او مي گذرد، هنوز معماهاي زندگي او حل نشده و پرده اي ابهام بر روي زندگي پدر شعر فارسي سايه گسترده است.  رودكي در پيري با بي اعتنايي دربار روبرو شد و به زادگاهش بازگشت؛ شعرهاي دوران پيري او، سرشار از شكوه روزگار، حسرت از گذشته و بيان ناداري استرودكي از شاعران بزرگ سبك خراساني استشعرهاي اندكي از او به يادگار مانده، كه بيشتر به صورت بيتهايي پراكنده از قطعه هاي گوناگون استسيري در آثار كامل ترين مجموعه عروض فارسي، نخستين بار در شعرهاي رودكي پيدا شد و در همين شعرهاي باقيمانده، 35 وزن گوناگون ديده مي شوداين شعرها داراي گشادگي زبان و توانايي بيان استزبان او، گاه از سادگي و رواني به زبان گفتار مي ماندجمله هاي كوتاه، فعلهاي ساده، تكرار فعلها و برخي از اجزاي جمله مانند زبان محاوره در شعر او پيداستوجه غالب صور خيال در شعر او، تشبيه است.  تخيل او نيرومند است.پيچيدگي در شعر او راه ندارد و شادي گرايي و روح افزايي، خردگرايي، دانش دوستي، بي اعتبار دانستن جهان، لذت جويي و به خوشبختي انديشيدن در شعرهاي او موج مي زندوي نماينده كامل شعر دوره ساماني و اسلوب شاعري سده چهارم استتصويرهايش زنده و طبيعت در شعر او جاندار استپيدايش و مطرح كردن رباعي را به او نسبت مي دهند.رباعي در بنياد، همان ترانه هايي بود كه خنياگران مي خوانده اند و به پهلويات مشهور بوده است؛ رودكي به اقتضاي آوازه خواني به اين نوع شعر بيشتر گرايش داشته، شايد نخستين شاعري باشد كه بيش از ساير گويندگان روزگارش در ساختن آهنگها از آن سود برده باشداز بيتها، قطعه ها، قصيده ها و غزلهاي اندكي كه از رودكي به يادگار مانده، مي توان به نيكي دريافت كه او در همه فنون شعر استاد بوده است.

معرفي آثار

تعداد شعرهاي رودكي را از صدهزار تا يك ميليون بيت دانسته اند؛ آنچه اكنون مانده، بيش از1000 بيت نيست كه مجموعه اي از قصيده، مثنوي،قطعه و رباعي را در بر مي گيرداز ديگر آثارش منظومه كليله و دمنه است كه محمد بلعمي آن را از عربي به فارسي برگرداند و رودكي به خواسته اميرنصر و ابوالفضل بلعمي آن را به نظم فارسي در آورده است (به باور فردوسي در شاهنامه، رودكي به هنگام نظم كليله و دمنه كور بوده است)

اين منظومه مجموعه اي از افسانه ها و حكايتهاي هندي از زبان حيوانات فابل است كه تنها129 بيت آن باقي مانده است و در بحر رمل مسدس مقصور سرود شده است؛ مثنويهايديگري در بحرهاي متقارب، خفيف، هزج مسدس و سريع به رودكي نسبت مي دهند كه بيتهايي پراكنده از آنها به يادگار مانده استگذشته از آن شعرهايي ديگر از وي در موضوعهاي گوناگون مدحي، غنايي، هجو، وعظ، هزل ، رثاء و چكامه، در دست است.  عوفي درباره او مي گويد: " كه چنان ذكي و تيز فهم بود كه در هشت سالگي قرآن تمامت حفظ كرد و قرائت بياموخت و شعر گرفت و معناي دقيق مي گفت، چنانكه خلق بر وي اقبال نمودند و رغبت او زيادت شد و او را آفريدگار تعالي آوازي خوش و صوتي دلكش داده بوداز ابوالعبك بختيار بر بط بياموخت و در آن ماهر شد و آوازه او به اطراف واكناف عالم برسيد و امير نصر بن احمد ساماني كه امير خراسان بود، او را به قربت حضرت خود مخصوص گردانيد و كارش بالا گرفت و ثروت و نعمت او به حد كمال رسيد.  زادگاه او قريه بنج از قراء رودك سمرقند است.يعضي او را كور مادر زاد دانسته اند و عقيده برخي بر آن است كه در اواخر عمر نابينا شده استوفات وي به سال 320 هـجري در زادگاهش قريه بنج اتفاق افتاده و در همان جا به خاك سپرده شده است.  رودكي در سرودن انواع شعر مخصوصاً قصيده، مثنوي ، غزل و قطعه مهارت داشته است و از نظر خوشي بيان در تاريخ ادبيات ايران پيش از او شاعري وجود ندارد كه بتواند با وي برابري كند.  به واسطه تقرب به امير نصر بن احمد ساماني (301-331) رودكي به دريافت جوائز و صله فراواني از پادشاه ساماني و وزيران و رجال در بارش نائل گرديد و ثروت و مكنتي زياد به دست آورده است چنانكه به گفته نظامي عروضي هنگامي مه به همراهي نصر بن احمد از هرات به بخارا مي رفته، چهار صد شتر بنه او بوده است.  علاوه بر دارا بودن مقام ظاهري رفعت پايه سخنوري و شاعري رودكي به اندازه اي است كه از معاصران او شعراي معروفي چون شهيد بلخي و معروفي بلخي او را ستوده اند و از گويندگان بعد از او كساني چون دقيقي، نظامي عروضي، عنصري، فرخي و ناصرخسرو از او به بزرگي ياد كرده اند.

ويژگي سخن

سخنان رودكي در قوت تشبيه و نزديكي معاني به طبيعت و وصف ،كم نظير است و لطافت و متانت و انسجام خاصي در ادبيات وي مشاهده مي شود كه مايه تأثير كلام او در خواننده و شنونده استاز غالب اشعار او روح طرب و شادي و عدم توجه به آنچه مايه اندوه و سستيباشد مشهود است و اين حالت گذشته از اثر محيط زندگي و عصر حيات شاعر نتيجه فراخي عيش و فراغت بال او نيز مي باشدبا وجود آنكه تا يك ميليون و سيصد هزار شعر بنا به گفته رشيدي سمرقندي به رودكي نسبت داده اند تعداد اشعاري كه از او امروزه در دست است به هزار بيت نمي رسد.  از نظر صنايع ادبي گرانبهاترين قسمت آثار رودكي مدايح او نيست، بلكهمغازلات اوست كه كاملاً مطابق احساسات آدمي است، شاعر شادي پسند بسيار جالب توجه و شاعر غزلسراي نشاط انگيز، بسيار ظريف و پر از احساسات است.  گذشته از مدايح و مضمون هاي شادي پسند و نشاط انگيز در آثار رودكي، انديشه ها و پندهايي آميخته به بدبيني مانند گفتار شهيد بلخي ديده مي شودشايد اين انديشه ها در نزديكي پيري و هنگامي كه توانگري او بدل به تنگدستي شده نمو كرده باشد، مي توان فرض كرد كه اين حوادث در زندگي رودكي، بسته به سرگذشت نصر دوم بوده استپس از آنكه امير قرمطي را خلع كردند مقام افتخاري كه رودكي در دربار به آن شاد بود به پايان رسيد.  با فرا رسيدن روزهاي فقر و تلخ پيري، ديگر چيزي براي رودكي نمانده بود، جز آنكه بياد روزهاي خوش گذشته و جواني سپري شده بنالد و مويه كند.

نمونه اشعار

زمانه پندي آزاد وار داد مرا ----- زمانه را چو نكو بنگري همه پند است

 


برچسب‌ها: <-TagName->
[ چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, ] [ 14:36 ] [ امیرمحمد محبی ]
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید
آرشيو مطالب
لينک هاي مفيد
امکانات وب
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 22
بازدید کل : 22717
تعداد مطالب : 47
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1